ا

لوگوی سه گوش

فراموشی ما و نادیده انگاری او - ولای دوست
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
ولای دوست

به نام خداوندی که هر روز گناهان ما را نادیده می گیرد و ما نعمت های او را

مرد مسنی در قطار کنار پسر 25 ساله اش  نشسته بود و مسافران روی صندلی هایشان تا قطار حرکت کرد

به محض حرکت قطار جوان در حالی که پر از شور و شوق بود دستش را از پنجره قطار بیرون برد و با صدایی پر از احساس گفت : پدر جان ببین درختان در حال حرکت هستند!

پیر مرد با آرامش احساس فرزندش را تحسین کرد. در کنار آنها زوج جوانی نشسته بودند و با تعجب به حرکات او که مانند بچه های پنج ساله رفتار می کرد نگاه می کردند.

ناگهان پسر با هیجان گفت پدر نگاه ابرها درختان و دریاچه با قطار حرکت می کنند!

و زوج جوان با دلسوزی به او نگاه می کردند.

چند لحظه بعد باران بارید و جوان فریاد کشید پدر نگاه  کن باران روی دست من چکید.

زوج جوان طاقت نیاوردند و به پیر مرد گفتند چرا برای مداوای فرزندتان به پزشک مراجعه نمی کنید.؟

مرد مسن الان داریم از بیمارسنان بر می گردیم. امروز اولین روز ی است که پسرم چشمانش می بیند!!

فکر کن خود تو بعد از 25 سال بتوانی بینی؛ کوه ، دشت، دریا، اشک ها و خنده ها و....

شکر کن که چه نعمتی همیشه با تو بوده و برای تو عادی شده بود که گویا فراموش کرده ای.

و سعی کن دیگران را بهتر درک کنی

خدایا متشکرم


نوشته شده در جمعه 90/9/18ساعت 9:39 عصر توسط سیدمهدی حسینی نظرات ( ) |


Design By : Pichak