بسمه تعالی باسلام و تحیت و گرامی داشت سالروز نهم دی ماه 88 حضور شما عزیزان نهم دیماه 88 خیلی چیزارو ثابت کرد؛ ازجمله: عاشورا باوری در این عصر نیز احیاگر ارزشهاست عاشورای 88 فتنه گران را رسوا کرد عاشورای 61 خاستگاه نهم دی ماه عشق به ولایت فقیه خاستگاه نهم دی ماه نهم دیماه حاصل چندماه تدبیر و خون دل خوری رهبر عزیز انقلاب اسلامی نهم دیماه اجابت دعای امام زمان عجل الله فرجه عاشورای 88 موجب زدایش غبار روی حقیقت؛ مردم با عشق به امام حسین علیه السلام بر کشتی نجات ولایت سوار شدند و به ساحل نجات رفتند. فتنه 88 نشان داد کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا نهم دی ماه نشان داد مردم بصیر ایران فریب قرآن های بر نیزه رفته را نمی خورند و به قرآن ناطق تمسک می کنند و دست از ولایت بر نمی دارند؛ نهم دی نشان داد که یخ زمستان با حرارت پر شور مردم ولایتمدار آب می شود؛ فتنه 88 نشان داد دشمن از هیچ کس نا امید نیست حتی خواص؛ فتنه 88 نشان داد افرادی که خوابند با یک تلنگر بیدار می شوند ولی کسانی که خود را به خواب زده اند هرگز بیدار نمی شوند؛ پس طبق فرموده امام عزیزمان: پشتیبان ولایت فقیه باشید تا به مملکت آسیبی نرسد. التماس دعا به نام خداوند عزیز و مهربان سلام دوستان شهادت حضرت سید الساجدین علیه السلام رو حضور شما عزیزان تسلیت عرض می کنم در این فرصت در صدد هستم به چند مورد از اقدامات امام سجاد علیه السلام پس از شهادت امام حسین علیه السلام و واقعه تلخ عاشورا اشاره کنم. امام پس از حادثه ای که می رفت همه هستی شیعه و مکتب اهل بیت را برای همیشه تمام شده القاء نماید با تدابیر امام چهارم کاملا به ماندگاری و تثبیت تشیع منجر شد. رئوس اقدامات امام: 1. احیای نهضت عاشورا از طریق؛ · استفاده از هر فرصت از جمله گریستن در رویارویی با کودک شیرخوار، با دیدن افراد غریب و دیدن ذبح گوسفندان، و ایجاد سوال کردن برای مردم و توضیح و تبیین حادثه عاشورا؛تا جاییکه لقب بکاء یعنی بسیار گریه کننده گرفت؛ · سجده بر تربت سید الشهدا علیه السلام؛ و ایجاد علقه مردم با سید الشهدا؛ · خطبه خواندن و افشای جنایات آل امیه در طول مسیر کوفه تا شام؛ از جمله خطبه معروف حضرت در جامع اموی شام که باعث بلند شدن ضجه مردم شام و اقتدا نکردن به نماز جماعت یزید تا جاییکه یزید پس از آن تا سه روز از منزل خارج نشد و مکرر می گفت حسین را ابن زیاد کشت؛ · تأیید ضمنی قیام های مردمی پس از عاشورا از جمله قیام توابین، حره و قیام مختار ثقفی؛ 2. تربیت شاگردان؛ · در زمان امامت 34 ساله امام سجاد علیه السلام فتوحات دولت امویا ن گسترش یافته بود و همین امر موجب افزایش آمار اسیرانی بود که به عنوان برده در بازار مسلمین فروخته می شدند.امام از این فرصت استفاده می کردند و پس از خریداری، به تربیت شان می پرداخت و سپس به بهانه های مختلف آزادشان می کرد بطوریکه در طول 34 سال چندین هزار نفر را تربیت و آزاد کردند و به آمار شیعیان افزودند · تربیت شاگردان خصوصی با توجه به ممنوعیت تشکیل کلاس درس 3. انتشار دعاهای حیات بخش · در زمان خلفای معاصر امام سجاد علیه السلام مفاسد اجتماعی چنان گسترش یافته بود که قابل توصیف در این مجال نیست ولی همین اندازه عرض کنم: در شهری که پیامبر(ص) نفس کشیده و زندگی کرده بود مجالس لهو و لعب و رقص و میگساری با حمایت دستگاه حاکم بصورت علنی برگزار می شد! در این برهه حساس امام با بهره برداری از دعا و رابطه معنوی با خداوند متعال و انتشار آن دل های عاشقان را جذب نموده بودند؛ این کلمات نه تنها دعا و مناجات که بهتر بگویم گنجینه معارف الهی بود که در قالب دعا عرضه می شدند. صحیفه کامله سجادیه تنها بخشی از آن ادعیه است که به زبور آل محمد صلوات الله علیهم لقب گرفته است و عناوین دیگر دعاهای امام سجاد علیه السلام در برخی منابع معتبر از جمله مفاتیح الجنان وارد شده مانند: دعای خمس عشر، دعای سحر ابوحمزه ثمالی، دعای عرفه امام سجاد و... ولی متأسفانه آنطور که شایسته است مورد استفاده ما قرار نمی گیرد. · امام یکی ازاهدافی که از این دعاها دنبال می کردند مطرح کردن اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله بود که با صلوات اول هر دعا بر پیامبر و آل پیامبر و نیز بکارگیری مضامینی که برتری آل الله را بردیگران اثبات می کند بود(برای آشنایی بیشتر به کتاب حیات فکری سیاسی امامان تألیف استاد فاضل رسول جعفریان مراجعه نمایید ) با این اقدامات هوشمندانه و دقیق امام از حداقل فرصت ها بیشترین بهره برداری را می کردند و اینگونه بود که توانستند محبت اهل بیت را بر دل ها حاکم کنند و دلهای مشتاق را بسوی این خاندان جلب کنند تا در فرصت مناسب زمان امام باقر و امام صادق علیهما السلام بیش از 4000 نفر شاگرد در مکتب و حوزه علمیه گسترده آن امامان عزیز حضور مؤثر یافتند و موجب گسترش تشیع در همه عالم شددند. به امید آنکه مشمول الطاف آن امام همام باشیم. به نام خالق زیبایی ها سلام دوستان امروز سفر به مالزی ورق می خوره و اگه خدا بخواد امشب ایران خواهم بود. بعضی دوستان با مطالعه پست های قبلی در مورد مالزی سوالاتی را مطرح کرده بودند که ضمن قدردانی ازاظهار محبت این دوستان مطالب پایانی رو تقدیم می کنم: ایرانی هایی که اینجا میان چند دسته اند: به امید سر افرازی ایران و ایرانی زیر پرچم قرآن و عترت پاک نبوی به نام خداوند بی همتا دوستان سلام وقت شما بخیر الان من در شهر کوآلامپور هستم و اینجا ساعت 22:30 و اختلاف ساعت با ایران چهار ساعت و سی دقیقه است(ساعت مالزی جلوتر است). یکی از ویژگی های مردم این کشور آرامش و نرم خویی آنهاست که مایه شگفتی است، بطور مثال در این سفر 20 روزه حتی یک مورد دعوای خیابانی ندیدم و هیچ سرو صدای مردم در کوچه و خیابان به گوش نخورد(درست مثل ایران) یکی از شگفتی های این کشور سبک رانندگی مردم است در حالیکه به لحاظ حرفه ای بودن مانند ایرانی ها نیستند ولی فوق العاده به قانون احترام می گذارند و مزاحمتی برای یکدیگر ندارند به همین خاطر در این مدت بنده تنها شاهد یک مورد تصادف بودم. در این شهر اگر برخی بی قانونی ها در رانندگی اتفاق بیافتد. حدس اول آنست که راننده یا ایرانیست یا از کره جنوبی. اینجا کشوری است که از سه ملیت هندی با حدود 17% و چینی با حدود 25 درصد و مالایی با حدود 57% شکل گرفته و فرهنگ های مختلف به طور مسالمت امیز کنار هم زندگی می کنند و به عقاید یکدیگر احترام می گذارند. یکی از زیبایی های مالزی طبیعت سر سبز آن و بارش های همه روزه باران است که دلچسبی زیادی در هوای مالزی ایجاد کرده هرچند به خاطر یکنواختی آب و هوا و تک فصلی بودن خسته کننده است و اصلا مانند آب و هوای چهار فصل ایران نشاط آور نیست. اینجا انسان متوجه نمیشه کی یکسال گذشت!! ادامه دارد.... به نام خدا و باسلام نمی دونم تا بحال فکر کرده اید چرا ما ایرانی ها زود رنگ عوض می کنیم و برخی اصالتهای خودمونو فراموش می کنیم؟ مثلا نوع لباس پوشیدن ما کاملا غیر بومیه ویا بهتر بگم غربیه، گویا اصلا ما پیشینه فرهنگی و یا لباس خاص فرهنگ خودمونو نداشیم!! کافیه یه سری با هموطنان عزیزمون به کشورهای دیگه بزنی، اولین روز اقامت عین لباسای اونارو می پوشن، شاید سفر زیارتی عمره رفته باشید روز اول تو مدینه هر مرد ایرانی یه دشداشه عربی می خره و می پوشه. حالا این خوبه لااقل خانومای ایرونی لباس عربی خاص نمی پوشند. ولی وقتی باهاشون همسفر می شی به یه کشور اروپایی یا آسیایی مثل تایلند ترکیه یا مالزی اولین تغییری که توی بعضی از هموطنا می بینی لباساشونه !! البته اگر بشه اسمشو لباس بذاریم (عریانی یا نیمه عریانی)در حالی که مردم آسیا لباس های محلی خودشون رو می پوشند مثل هندوستان، پاکستان، افغانستان،مالزی ، اندونزی و ....!! حالا چرا اینجوریه جای دقت و بررسی بیشتر داره. راستی یه سوال تا بحال شده یه عرب بیاد لباس ایرونی بپوشه یا یه هندی بیاد لباس ایرونی بپوشه؟ آیا فکر نمی کنید همه اینا کار تهاجم فرهنگیه اوناست؟ممنون میشم اگه نظرات قشنگتون رو برام بفرستید.
Design By : Pichak |